سلام عزيزان.به عمق تنهايي خوش آمديد.عزيزان من به ديدن وبي نميام پس دعوت نکنيد که شرمنده بشم.اميدوارم لحظات خوبيو در عمق تنهايي داشته باشيد.اگه نظري پيشنهادي انتقادي داشتيد بهم بگيد ممنون

عمــ ـــق تنهــ ـــایی

گاهی تنهایی ام آنقدر عمیق است*که در آسمان هم احساس میکنم در قفسم.










  ای اشک! گرم و آرام ببار بر گونه ی بیمار من! 


ای غم! توهم لذت ببر از این همه آزارمن!


خدا یک زن افرید و یک مرد ..

موندم پس این همه نامرد از کجا پیدا شد!  

•.♥من اگرمیخندم ،تنها به اجبارعکاس است، وگرنه من کجا! خنده کجا!♥.• 

______________

+نوشته شده در پنج شنبه 14 / 7 / 1390برچسب:جملات عاشقانه,جملات جدید عاشونه,جملهای جدید تنهایی,جملات جدید غمگین,جملات غم انگیز,,ساعت22:51توسط آرمین نخستین | |


قرار نبود تو این قفس بمونم چشم انتظار بری با عشق خودت من بی خبر از این قرار قرار نبود این عشق پاک به دست تو بشه هلاک تو باشی سهم اسمون من اسیر دست خاک...... 

•.♥زخمــی بـه دلـــــم مـــانده

دلتــ را قـــــرض میـــدهیــ

 امـــشب را مــــرحــــم بـــــاشد♥.•

_____________


من نه عاشق هستم
و نه محتاج نگاهی
که بلغزد بر من من خودم هستم
و یک حس غریب که
به صد عشق و هوس می ارزد
من نه عاشق هستم
نه دلداده به گیسوی بلند
و نه آلوده به افکار پلید
من به دنبال نگاهی هستم که
مرا از پس دیوانگی ام می فهمد
 

خداوندا !


مگر نه اینکه من نیز چون تو تنهایم


پس مرا دریاب


و به سوی خویش بازگردان ،


دستان مهربانت را بگشا


که سخت نیازمند آرامش آغوشت هستم

  

 

فقط رفت

بدون کلامی که بوی اشک دهد..

فقط رفت

بدون نگاهی که رنگ حسرت داشته باشد

فقط رفت
و من شنیدم که توی دلش گفت:

"راحت شدم ..."

 

 

کاری به کار عشق ندارم من هیچ چیز و هیچ کسی را دیگر

در این زمانه دوست ندارم انگار

این روزگار چشم ندارد من و تو را یک روز خوشحال و بی ملال ببیند

زیرا هر چیز و هر کسی را که دوست تر بداری

حتی اگر که یک نخ سیگار... یا زهرمار باشد

از تو دریغ می کند پس من با همه وجودم

خودم را زدم به مردن تا روزگار ، دیگر

کاری به کار من نداشته باشد این شعر تازه را هم....

ناگفته می گذارم... تا روزگار بو نبرد

گفتم که

کاری به کار عشق ندارم!

 


حکایتـــــ من

حکایت ماهی تُنگ شکستـــه ایســـت

که روی زمین دل دل می زند ..

و حکایتــــــ تو

حکایت پسرک شیطان تیر کـــــمـان به دستی

که نفس های او را شـــــماره می کند ..

 
 

•.♥چشم گذاشتی ، رفتی ... تا همیشه شمردن ، شرط بازی نبود ! ...♥.•
________________________ 


سخته عاشق باشی ولی هیشکی ندونه

اشکاتو زودی پاک کنی تا کسی ندونه

سخته دوسش داشته باشی ولی ندونه

سخته نگاهش بکنی اما نخونه

قشنگی عشق که میگن شاید همینجاست

سخته به قربون چشاش بری تو رویا

قدم قدم گریه کنی کنار دریا

سخته همش تو فکر باشی شاید نخوادت

خاطره هات ورق ورق بیاد به یادت

(عکس خودمهاااا قشنگ شده؟)

باز یکی بود ، یکی نبود...نه...زیر این گنبد کبود ،
سهم من از ستاره ها ، حتی یه چشمک هم نبود،

صدای قلب ساده رو کسی ازم نمیخره ،

چرا همیشه بی کسی، سهم دل ساده تره.....!!!!
اصلا چرا همیشه یکی بود یکی نبود
چرا اون دوتا یکی با هم نبودن 

چه غريبانه رفت
آن پرنده کوچک
وقتي از صداي گريه ام
خسته شد ! ! !
((او حق داشت
من خنده را از ياد برده بودم ))

عشق فراموش کردن نیست ، بخشیدن است . گوش کردن نیست ، درک کردن است . دیدن نیست ، احساس کردن است . جا زدن نیست ، صبر کردن است و ادامه دادن است

•.♥بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من ...بزرگ است ...♥.•
 _______________________


پرسید كه چرا دیركرده است؟
نكند دل دیگری اورااسیركرده است؟
خندیدم و گفتم:اوفقط اسیرمن است تنها دقایفی تاخیركرده است.
گفتم: امروز هوا سردبوده است شاید موعود قرار تغییر كرده است.
خندید به سادگی ام آینه گفت:احساس پاك،تو را زنجیر كرده است.
... گفتم:از عشق من چنین سخن مگو....
گفت:خوابی؟سالهاست كه دیر كرده است.…
در آینه به خود نگاه میكنم آه عشق او،عجب مرا پیر كرده است
راست میگفت آینه كه منتظر مباش او برای همیشه دیر كرده است 
 

رفیق من سنگ صبور غمهام
به دیدنم بیا که خیلی تنهام

هیچکی نمیفهمه چه حالی دارم
چه دنیای رو به زوالی دارم

مجنونمو دلزده از لیلیا
خیلی دلم گرفته از خیلیا

نمونده از جوونیام نشونی
پیر شدم پیر تو ای جوونی

تنهای بی سنگ صبور
خونه ی سرد و سوت و کور

توی شبات ستاره نیست موندی و راه چاره نیست


اگرچه هیچکس نیومد سری به تنهاییت نزد

اما تو کوه درد باش طاقت بیار و مرد باش


تنهای بی سنگ صبور
خونه ی سرد و سوت و کور

توی شبات ستاره نیست
موندی و راه چاره نیست


اگر بیای همونجوری که بودی
کم میارن حسودا از حسودی

صدای سازم همه جا پر شده
هر کی شنیده از خودش بیخوده

اما خودم پر شدم از گلایه
هیچی ازم نمونده جز یه سایه

سایه ای که خالی از عشقو امید
همیشه محتاجه به نور خورشید

تنهای بی سنگ صبور
خونه ی سرد و سوت و کور

توی شبات ستاره نیست
موندی و راه چاره نیست


اگرچه هیچکس نیومد سری به تنهاییت نزد

اما تو کوه درد باش طاقت بیار و مرد باش


تنهای بی سنگ صبور
خونه ی سرد و سوت و کور


 

ببين که سرنوشت انتظار من چه خواهد شد
و بعد از اين همه طوفان و وهم و پرسش و ترديد
کسي از پشت قاب پنجره آرام و زيبا گفت
تو هم در پاسخ اين بي وفايي ها بگو در راه عشق و انتخاب آن خطا کردم
و من در حالتي ما بين اشک و حسرت و ترديد
کنار انتظاري که بدون پاسخ و سردست
و من در اوج پاييزي ترين ويراني يک دل
ميان غصه اي از جنس بغض کوچک يک ابر
نمي دانم چرا شايد به رسم و عادت پروانگي مان باز
براي شادي و خوشبختي باغ قشنگ آرزوهايت دعا کردم

•.♥صبر یک دروغ است
سالهاست با غوره ها کلنجار میروم حلوا نمیشوند♥.•

_______________________


گفتى: غزل بگو! چه بگويم مجال كو
شيرين من، براى غزل شور و حال كو
پر مى زند دلم به هواى غزل، ولى
گيرم هواى پرزدنم هست، بال كو
گيرم به فال نيك بگيرم بهار را
چشم و دلى براى تماشا و فال كو
تقويم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگ هاى سبز سرآغاز سال كو
رفتيم و پرسش دل ما بى جواب ماند
حال سؤال و حوصله قيل و قال كو

مي پسـندم پاييـز را ؛

که معافـم مي کنـد

از پنـهان کردن دردي که در صـدايم مي پيچـد ُ اشکي که

در نگاهـم مي چرخـد

آخر همه مـي داننـد سـرما خورده ام . . . !

•.♥این دلـــــی که شکستــــی مـــــال مـــــن نبــــــود

خیلی وقت پیش تقدیـــم به تــــو شد

 خوشحالــــــم چــون حالا میتونــــم جـای دل سنگ بـــذارم تــــو ســــینه . . .♥*●

____________________


به بهانه هایت عادت کرده ام !

گاه و بی گاه به نفس هایت خو گرفته ام
عاشقانه و صادقانه
مرا از چه می ترسانی ؟

عمریست که تنهایم و در تنهایی نیزتنهایم تا ابد ،
می خواهی بروی؟ برو ملالی نیست!

فقط کمی صبر کن !

چیزی در یادم جا گذاشته ای

با خودت ببر
نگاهت را میگویم

و حرفهایت ....

 

•.♥هيچ کس نفهميد..
شايد شيطان ، عاشق حوا شده بود..
که به آدم سجده نکرد... ♥*●

______________________

+نوشته شده در چهار شنبه 4 / 7 / 1390برچسب:جملات عاشقانه زایبا,جملات جدید عاشقانه,جملهای عاشقانه,عکس عاشقانه,عکسهای جدید عاشقانه,عکس غمگین,,ساعت21:57توسط آرمین نخستین | |


خداحافظ گل لادن تموم عاشقا باختن
خداحافظ گل پونه گل تنهای بی خونه
لالایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونه
یکی با چشمای نازش دل کوچیکمو لرزوند
یکی بادست ناپاکش گلای باغچمو سوزوند
تو این شبهای تودرتو خداحافظ گل شب بو
هنوز آواز تنهایی داره می باره ازهرسو
خداحافظ گل مریم گل مظلوم ظر دردم
نشد بااین تن زخمی به آغوش تو برگردم
نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم
از این فصل سکوت و شب غم بارونو بردارم
نمیدونی چه دلتنگم از این خواب زمستونی
تو که بیدار بیداری بکو از شب چه می دونی؟
تو این رویای سردر گم خداحافظ گل گندم
تو هم بازیچه ای بودی تو دست سرد این مردم
خداحافظ گل پونه که بارونی نمی تونه
طلسم بغضو برداره ازاین پاییز دیوونه 

مقصر معلم دستور زبان فارسی بود ؛ که به من نگفت

من با هر تو یی { ما } نمی شود

•.♥می سپارمت به خدا
خدایی که هیچوقت نخواست تو را به من بسپارد . . .♥.•

__________________

+نوشته شده در چهار شنبه 4 / 7 / 1390برچسب:جملات عاشقانه,جملات خداحافظی,جملات وداع با عشق,,ساعت1:22توسط آرمین نخستین | |


نانوشته هایم بسیارند

مثل بیقراریهایم

من سکوتم رافریاد میکشم

آخر این آشوب درونم مرا میکشد... 

 

 

نيستشــــــــ

نمی دونـــــــمـــ کجاستـــــــ !

چه مي کــــــــنه !

ولي مي دونمـــ کــه ندارمشــــــــــــ

هيچوقتـــ نخواستمـــ که تورو با چشمـــــاتــــ به ياد بيارمــ
نـــــه

نمي خواستمـــ که تورو ، تو گمـــــ ترينــــــ آرزوهامـــــ ببينمـــ

نمي خواستمـــ کـه بي تــــــــو بـه ديوارا بگمــــ :

هنوزم دوستتــــــ دارم .

آخـه تو حولــــ و ولايــــ پريشـونيه تــــــــــورو نداشتنــــ

تو گيرو داره : " اي بابا دلــه تـــــو هيچ ، حال اون خوشــــــــ ! "

اي بي مروتــــــــــــــ !

ديگه دلــــــــي مي مونه ؟

که جورِ دلــــــــه کبـــــــــــوتر بتپه

که با شما از جــــونه زندگيشـــــــ بگه ؟

بگه که هنوز زندســـــــــ ؟


اگه صــــــــــدا صداي منه

نفســـــــــ ، اگه نفســـــــ ِ تــــــــــو

بزار که اون خوشـــــــ غيرتاشـــــــــ بدوننــــــــ که دلـــــ
دلـــــه و اينــــــــ ديگه دلــــــ نيس ، ديگه دلــــــــ نميشه

نه ديگه اينـــــــــــ واسه ما دلــــــــــ نميشه

 

 

عشق چیست که همه از آن میگویند؟


ع : عبرت زندگی


ش : شلاق زمانه


ق : قصاص روزگار


اما افسوس و صدافسوس که شلاق زمانه را خوردم


قصاص روزگار را کشیدم!
اما عبرت نگرفتم.

•.♥دعای باران چرا؟

دعای عشق بخوان!

این روزها دلها تشنه ترند تا زمینها

 خدایا کمی عشق ببار!♥.•

______________________

+نوشته شده در سه شنبه 3 / 7 / 1390برچسب:جملات عاشقانه,جملات غمگین,جملات تنهایی,جملات غمگین عاشانه,جملات زیبایی دلتنگی,جدیدترین جملات تنهایی,,ساعت22:48توسط آرمین نخستین | |


به سرنوشت بگویید...

اسباب بازی هایت بی جان نیستند...

آدمند...
...
می شكنند...

 

 

 

ای خدایی که همه چیز را زوج آفریدی

.
.
.

ما رو یادت رفت؟

جدایی نادر از سیمین اسکار میگیرد. جدایی من از تو عمرم را

•.♥گاهیـــــــــــ
که دلم عجیبــــــــــ می گیرد
.
.
دیگـــر ول نمیکند . . !♥.•

_____________________


هی غریبه!
روی کسی دست گذاشتی
که همه دنیامه
...
بی وجدان
اینقدر راحت به او نگو
عــــزیــــزم...!!!
 

زمین را
می سپارم به آن هایی که هنوز نای قدم هایشان باقی ست
می سپارم به رود که در مصدر رفتن زاده شده
به گل ها که زیبایند
و درخت هایی که دست های من اند
زمین را می سپارم به آسمان
من دل می کَنم از زمینی که "تو" اش کنار من نباشد
و می میرم...

 


كاش مي شد بار ديگر سرنوشت از سر نوشت

كاش مي شد هر چه هست بر دفتر خوبي نوشت

كاش مي شد از قلمهايي كه بر عالم رواست

با محبت , با وفا , با مهربانيها نوشت

كاش مي شد اشتباه هرگز نبودش در جهان

داستان زندگاني بي غلط حتي نوشت

كاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود
كاين همه اي كاشها بر دفتر دلها نوشت

 

 

•.♥شاید قانـــون دنیا ـهمین باشد ......
تو صاحب ِ آرزویـــــے باشـے
کــ ِ شیرینــے تعبیرش
براے دیگــــــریست ♥.•

 


خداحافظ برو عشقم برو که وقت پروازه

برو که ديدن اشکات منو به گريه ميندازه

نگاه کن آخر راهم نگاه کن آخر جادست

نميشه بعد تو بوسيد نميشه بعد تو دل بست

منو تنها بذار اينجا تو اين روزاي بي لبخند

که بايد بي تو پرپرشه که بايد از نگات دل کند

حلالم کن اگه ميري اگه دوري اگه دورم

اگه با گريه ميخندم حلالم کن که مجبورم

نگو عادت کنم بي تو که ميدوني نميتونم

که ميدوني نفسهامو به ديدار تو مديونم

فداي عطر آغوشت برو که وقت پروازه

برو که بدرقه داره منو به گريه ميندازه

برو عشقم خداحافظ برو تو گريه حلالم کن

خداحافظ برو اما حلالم کن حلالم كن

من ... سکوت ...و نفس های پر از فریاد این روزها ....
و صندلیه خالیه پارکی از جنس لحظه های تنهاییه دل...
دوباره لغزش قلم و کاغذ های سفیدی که به واژه ها نگاه می کنند...
و دوباره من و خیالم که گره خورده است به تنهایی کنار خالی ترین نیکمت پارک...
و صدای نفس هایم که تمام امواج درونم را به سکوت می کشاند....
کلمات را در مقابلم میریزم و می نویسم...
هوای دهکده ی خیالم بی قرار است...
من کنار تمام صندلی های خالیه پارک نشسته ام...
کنار لحظه هایی که تنها صدای باد می آید و پرندگانی که
میان بودن و نبودن مانده اند...
و خسته اند از روزهایی که سکوت مه گرفته را توان دیدن نیست...
می نویسم که من از پروژکتورهای روز شب و از سکانس های تکراریه زمین

خسته ام...
و می چسبانم به ورق اول تنهایی...
و می گذارم روی همان صندلی که سال هاست میان بودن و نبودن مانده است...

.♥چه غم انگيز است
عمري گداختن از غم نبودن كسي
 كه تا بود از غم نبودن تو مي گداخت♥.•

____________________


هنــــوز هم كسي نميداند ؛

چوپان قصه ها

دروغ ميگفت . ..

تا تنــــهايي هايـــــش بشكند . . .


آييييييييي مردم

گرگ گوسفندهاي مرا هم خورد

.
.

_______________________

+نوشته شده در یک شنبه 1 / 7 / 1390برچسب:چوپان دروغگو,چوپان قصه ما دروغگو نبود,چوپان قصه ما دروغگو نبود,عکس چوپان,چوپان تنها,,ساعت23:28توسط آرمین نخستین | |


آدمی که منتظر است ......

هیچ نشانه ای ندارد ،

هیچ نشانه ی خاصی ندارد

فقط با هر صدایی

برمیگردد... !!!! 

نه چتر با خود داشتی
نه روزنامه
نه چمدان
عاشقت شدم!
از کجا باید می*فهمیدم مسافری؟

سکوتت را نمی خواهم، صدایم کن
صدایت مثل رویا، مثل ابریشم،
صدایت مثل معنای محبت مثل گل زیباست.
صدایت غرق خوبی هاست،
در این تنهایی غمگین صدایم کن.
برای شعرهای آشنای من، صدای تو هزاران سطر جا دارد.
سکوتت را نمی خواهم، صدایم کن.
صدایت اشک هایم را صدا می کرد.
تمام اشک های من صدایت را دعا می کرد،
صدایت را دعا می کرد...

•.♥کاش بودی تا دلم تنها نبود
تا اسیر غصه فردا نبود
کاش بودی تا فقط باور کنی
 بی تو هرگز زندگی زیبا نبود♥.•

____________________________


هنوز من از دلخوشیام چیزی نگفتم واسه تو
چه جور باید ببنم کفن شده لباس تو
چشماتو وا کن تا برات از عقده هام چیزی بگم
میخوام برات قصه از این ابرای پاییزی بگم
این همه از تو گفت دلم ساکتو سردی واسه چی
غصه ی با تو گفتنو بدون تو بگم به کی............... 

مے پسـندم پاییـز را
که معافـم مے کنـد
از پنـهان کردن ِ
دردے(!) که در صـدایم مے پیچـد ُ
اشکے(!) که در نگاهـم مے چرخـد ؛
آخر همه مـے داننـد
سـرما (!) خورده ام


بـه مَـن قـول بده 
در تـمـآمِ سال هایے کـه باقے مانـده

تــ ـآ ابـَد .....

مـُواظبـه خـودت باشے 

دیگـر نـیستـم که یاد آورے ات کنم دختــر جـ ـآن ! 

•.♥دلم گرفته است

پس کجاست شانه ای

 برای بارش؟؟♥.•  

___________________________


خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
نخواست او به مـــــــــــــن خسته بی گمان برسد
شکنجه بیشتر از ایــــــــن؟که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو بوده به دیــگران برسد
چه می کنی؟اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد
رها کنی برود ازدلت جدا باشد
به آن که دوست ترش داشتی به آن برسد
رها کنی بروند و دوتا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
گلایه ای نکنی بغض خویش را بخوری
که هق هق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که ... نه نفرین نمی کنم که مباد
به او که عاشق او بودم زیان برسد
خدا کند که این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد

جیجیرک به خرس گفت دوست دارم ولی خرس گفت الان زمستونه وقته خوابه زمستونیه بخواب بدن صحبت میکنیم !! خرس خوابید اما نمیدونست عمره جیرجیرک فقط 3 روزه

 باران و تگرگ را به چشمم دیدم /
افتادن برگ را به چشمم دیدم /
در واهمه ی نبودن و بودن تو /
من سختی مرگ را به چشمم دیدم .

پائیز که میرسد

حس*ها شبیه موج اند.

باز می گردند، حتی وقتی خیال می کنی دریا دیگر آرام گرفته....

•.♥گفتی : ما به درد هم نمی خوریم

  اما هرگز ندانستی که من تو را برای دردهایم نمی خواستم . . .♥.•
___________________________


غُربت یعنی 

 اَز گرمآیِ نفس هآی کسی کِه دوسش دآری دور بآشی

وَ من هَمیشهِ غَریبهِ اَم بی تو 

•.♥گفتی : ما به درد هم نمی خوریم

 اما هرگز ندانستی که من تو را برای دردهایم نمی خواستم . . .♥.•

___________________________

?

Love Icons

Love Icons



با کليک روي +? عمق تنهايي رادر گوگل محبوب کنيد

style=div style=0&br onmouseover=br20br