عمق تنهايي.سکوت بيکسي

سلام عزيزان.به عمق تنهايي خوش آمديد.عزيزان من به ديدن وبي نميام پس دعوت نکنيد که شرمنده بشم.اميدوارم لحظات خوبيو در عمق تنهايي داشته باشيد.اگه نظري پيشنهادي انتقادي داشتيد بهم بگيد ممنون

عمــ ـــق تنهــ ـــایی

گاهی تنهایی ام آنقدر عمیق است*که در آسمان هم احساس میکنم در قفسم.










فلک کور است ، دلم شوریده در شور است
صدای خنده و آواز می آید . زکوی دلبرم امشب صدای ساز می آید
دلم بی وقفه می لرزد. نمی دانم چرا تنگ است و می ترسد؟
قدم لرزان به سوی کوچه می آیم
دو دستم را به روی یکدیگر با حرص می سایم
خدایا ترس من از چیست؟
عروس جشن امشب کیست؟
صدای همهمه با ورود شیخ عاقد میشود خاموش


صدای شیخ می آید :
عروس خانم وکیلم من؟
جوابم ده وکیلم من؟
صدای آشنایی بله می گوید و مردم یکصدا با هم مبارک باد می گویند
خدای من صدای اوست!!!
صدای آشنا از اوست!!!
دلم در سینه می افتد برای مدتی ساکت برای مدتی خاموش…………………
صدای نعره ام در کوچه می پیچید
خدای من مبارک نیست.مبارک نیست
بگوئیدم دروغ است آنچه بشنیدم
بگوییدم دروغ است آنچه فهمیدم
نگار من عروس جشن امشب نیست
ولی ناگه صدای نعره ام در ساز می میرد و
داماد شاد و خندان از نگارم بوسه میگیرد
فلک کور است زمین و آسمان کور است
خدای من! خدای مهربان من؟
چه کس گوید این سان، ساکت و آرام بنشینی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر مردم نمی دانند، تو که نادیده می دانی
همین دختر که امشب بله می گوید
عروسی را که امشب عاشقانه ره به سوی هجله می پوید
قسم می خورد عروس ماست
عروس هجله گاه ماست
کجا رفت عهد و پیمانش؟؟؟
کجا رفت آن قسم هایش؟؟
یعنی عهد و پیمان هیچ؟؟
وفا و عشق و ایمان هیچ؟
قسم ها اشکها، سوگندها، حتی خدا هم هیچ…؟؟؟
عجب دارم چرا یارب تو خاموشی؟
چرا بر خاطر این دل نمی جوشی؟
وگرنه کی خدا این صحنه را بیند و خاموش بنشیند؟
آهای مردم!
شما هرگز نمی دانید
عروسی را به سوی هجله می رانید
که تا دیروز نگارم بود، همین دیشب کنارم بود
جهانم بود،تمام کشت و کارم بود
در آغوشش قرارم بود بهارم بود
نمی دانم چرا جغدان به روی بام من امشب نمی خوانند
مگر شومی تر از امشب چه می خواهند؟
پس چرا این آسمان امشب نمی بارد؟
پس چه می خواهد؟!؟
دلم رنجور و ویران است
نگارم شاد و خندان است
در و دیوارشان امشب چراغان است
درون هجله گاهش بوسه باران است
خدایا دگر جز مرگ هیچ نمی خواهم نمی خواهم نمی خواهم
من امشب از خودم از عشق از این دنیا که هیچش اعتباری نیست بیزارم
من امشب سخت بیمارم
رفیقان باده بازآرید مرا تنهای تنها با غم و اندوه بگذارید 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در جمعه 25 / 8 / 1390برچسب:,ساعت21:3توسط آرمین نخستین | |


?

Love Icons

Love Icons



با کليک روي +? عمق تنهايي رادر گوگل محبوب کنيد

style=div style=0&br onmouseover=br20br